چهارشنبه، ۷ آبان ۱۴۰۴

نویسنده: دکتر محمدحسین فیروزی
سیستمهای فتوولتائیک (PV) که انرژی خورشید را به برق تبدیل میکنند، عملکرد و دوام خود را مستقیماً از شرایط محیطی محل نصب دریافت میکنند. در گذشته، این سامانهها عمدتاً در مناطق معتدل و با آبوهوای پایدار نصب میشدند. اما امروزه با گسترش جهانی انرژی خورشیدی، استفاده از آنها در اقلیمهای متنوعی مانند بیابانهای داغ، مناطق استوایی مرطوب و نواحی سرد و پربرف افزایش یافته است. هر یک از این اقلیمها چالشهای ویژهای برای طراحی، بهرهبرداری و دوام تجهیزات PV ایجاد میکنند و بنابراین بهینهسازی اقلیمی سیستمهای خورشیدی به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شده است.
هر اقلیم دارای مجموعهای از عوامل استرسزا است که میتواند بهطور مستقیم بر عملکرد، دوام و بازده سامانههای فتوولتائیک تأثیر بگذارد. مهمترین این عوامل عبارتند از:
چرخههای حرارتی ناشی از تغییرات روزانه یا فصلی دما باعث ایجاد ترکهای ریز (microcracks) در سلولها و اتصالات لحیمی میشوند و در طول زمان موجب کاهش توان خروجی و افزایش احتمال خرابی ماژولها میگردند. در مناطق سرد، دمای پایین باعث شکنندگی مواد پلیمری و کاهش انعطافپذیری ماژولها میشود، در حالی که در مناطق گرم، دمای بالا موجب افت ولتاژ و راندمان و تشکیل نقاط داغ (hot spots) میگردد.
برف، یخ و باد فشار قابل توجهی بر سازه و قاب پنلها وارد میکنند. تجمع برف میتواند بار مکانیکی سنگینی ایجاد کند و بادهای شدید ممکن است باعث خمش یا تغییر شکل سازه شوند. طراحی سازهای مقاوم و ارزیابی دقیق بارهای مکانیکی، بخش مهمی از استراتژی مقاومسازی سامانههاست.
نفوذ بخار آب به لایههای ماژول و خوردگی اتصالات الکتریکی، جعبههای اتصال و فلزات سازه، منجر به کاهش عایق و کاهش توان خروجی میشود. این مشکل به ویژه در اقلیمهای گرم و مرطوب شدید است و میتواند عمر مفید تجهیزات را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
در مناطق بیابانی و ساحلی، ذرات معلق و نمک میتوانند عبور نور را کاهش داده و باعث ایجاد نقاط داغ و تخریب سطح شیشه و سلولها شوند. اگر این آلودگی بهموقع پاک نشود، نه تنها بازده انرژی کاهش مییابد، بلکه هزینههای نگهداری نیز به شدت افزایش پیدا میکند.
تابش UV شدید موجب تخریب زودهنگام مواد پلیمری، لایههای پشت و انکپسولانتها میشود. این عامل به ویژه در مناطق مرتفع یا برفی که انعکاس نور از سطح برف شدت تابش UV را افزایش میدهد، اهمیت دارد.
طراحی سامانههای فتوولتائیک بدون در نظر گرفتن شرایط اقلیمی میتواند منجر به کاهش عملکرد، افزایش هزینههای نگهداری و کوتاهشدن عمر مفید تجهیزات شود. بنابراین، تدوین استراتژیهای خاص آبوهوا برای هر منطقه، ضروری است.
· اقلیم گرم و خشک: استفاده از پوششهای ضد گردوغبار، طراحی زاویه نصب مناسب، تهویه مؤثر و مواد مقاوم در برابر گرما و UV؛
· اقلیم سرد و برفی: طراحی سازه مقاوم در برابر بار برف، استفاده از قابهای تقویتشده، شیشه ضخیمتر و مواد منعطف برای کاهش شکستگی؛
· اقلیم گرم و مرطوب: استفاده از انکپسولانتها و صفحات پشتی مقاوم در برابر رطوبت، طراحی سازه با تهویه مناسب و پیشبینی مسیرهای تخلیه آب، جلوگیری از رشد بیوفیلم و خوردگی؛
این رویکرد باعث افزایش طول عمر سیستم، کاهش هزینه نگهداری و حفظ بازده انرژی در طولانیمدت میشود.
استفاده از ماژولهای استاندارد در شرایط سخت آبوهوایی اغلب کافی نیست و نرخ خرابی را افزایش میدهد. برای افزایش دوام و عملکرد پایدار، استفاده از مواد و طراحیهای مخصوص آب و هوا ضروری است:
· شیشه جلویی تقویتشده
· قابهای با هندسه بهبود یافته
· اتصالات مقاوم در برابر ریزترک
· پوششهای پیشرفته مانند POE یا سیلیکون
پوششهای ویژه برای مقابله با آلودگی، حرارت شدید، بارش برف و خوردگی در حال توسعه هستند، اما مطالعات بیشتری برای اثبات دوام و مقرونبهصرفه بودن آنها لازم است. همچنین، آزمایش کامل و جمعآوری دادههای میدانی برای درک عملکرد واقعی سیستمها در محیطهای مختلف ضروری است.
تجربه عملی با ماژولهای PV بهینهشده برای شرایط سخت هنوز محدود است. جمعآوری دادههای میدانی و به اشتراکگذاری درسهای آموختهشده با جامعه علمی و صنعتی، نقش کلیدی در بهبود طراحی، دوام و عملکرد ماژولها دارد. تنها با تحلیل دقیق دادههای واقعی میتوان اطمینان حاصل کرد که سیستمهای خورشیدی قادر به عملکرد پایدار و طولانیمدت خواهند بود.
اقلیمهای سرد و برفی عمدتاً در مناطق مرتفع و عرضهای جغرافیایی بالا قرار دارند. در این مناطق:
· تجمع برف و تشکیل یخ باعث بار مکانیکی سنگین و سایهاندازی میشود.
· چرخههای ذوب و انجماد تنشهای حرارتی ایجاد کرده و ترکهای ریز در سلولها و شیشه ایجاد میکنند.
· تابش فرابنفش شدید موجب تخریب مواد پلیمری و کاهش مقاومت ماژول میشود.
راهکارها: استفاده از قابهای تقویتشده، شیشه ضخیمتر، مواد انعطافپذیر، افزایش زاویه شیب نصب، طراحی سازه مقاوم در برابر باد و بار برف.
این اقلیمها عمدتاً در نواحی بیابانی قرار دارند و با تابش شدید، دمای بالا، گردوغبار و طوفانهای شن مشخص میشوند. چالشها شامل:
· کاهش راندمان سلولها به دلیل دمای بالا و تشکیل نقاط داغ
· آسیب به مواد پلیمری و لایههای پشتی
· کاهش عبور نور بر اثر گردوغبار و سایش شیشه
· خوردگی در مناطق ساحلی
راهکارها:پوششهای ضد آلودگی، مواد مقاوم در برابر UV و حرارت، شیشه ضخیمتر، طراحی تهویه مؤثر و زاویه نصب مناسب.
ویژگیهای اصلی این اقلیم شامل رطوبت بالا، بارندگی مکرر و رشد بیوفیلم است. اثرات منفی:
· نفوذ آب و خوردگی اتصالات و جعبهها
· کاهش توان خروجی و لایهلایه شدن مواد
· رشد جلبک و بیوفیلم روی سطح پنلها
راهکارها: انکپسولانتهای مقاوم، صفحات پشتی High-Barrier، جعبههای ضد خوردگی، زهکشی مناسب، تهویه کافی و طراحی آسان برای تمیزکاری.
بهینهسازی سامانههای فتوولتائیک متناسب با ویژگیهای اقلیمی هر منطقه، کلید حفظ عملکرد پایدار، افزایش عمر مفید تجهیزات و کاهش هزینههای نگهداری است. همانطور که بررسی شد، هر اقلیم دارای عوامل استرسزای خاص خود از جمله دمای شدید، تابش UV، رطوبت، گردوغبار، برف و باد است که میتوانند بهطور مستقیم بر راندمان و دوام ماژولها تأثیر بگذارند. طراحی یکسان برای تمامی شرایط جغرافیایی نهتنها ناکارآمد است، بلکه میتواند منجر به کاهش چشمگیر بازده و افزایش نرخ خرابی سیستم شود.
در شرکت شتابده خورشیدی نورآسا، ما با بهرهگیری از طرحهای مهندسی اختصاصی و تحلیل دقیق شرایط اقلیمی هر سایت، راهکارهای بهینهسازی سیستمهای PV را ارائه میکنیم. این خدمات شامل انتخاب مواد مناسب، طراحی قابها و ماژولها، تعیین زاویه نصب و تهویه متناسب با محیط، و تدوین برنامههای نگهداری ویژه هر اقلیم است. با انجام اندازهگیریهای دقیق و اعمال اصلاحات مهندسی متناسب، ما میتوانیم راندمان واقعی سامانههای خورشیدی را به حداکثر رسانده و طول عمر تجهیزات را افزایش دهیم.
این رویکرد مهندسی شده نهتنها باعث بهبود عملکرد فنی سیستمها میشود، بلکه پایداری اقتصادی و بازده سرمایهگذاری در پروژههای انرژی خورشیدی را نیز تضمین میکند. در نتیجه، همکاری با نورآسا به معنای دسترسی به سامانههای PV با کارایی بهینه، دوام بالا و اطمینان کامل در شرایط محیطی متنوع است، که مسیر توسعه پایدار انرژی خورشیدی در سطح ملی و بینالمللی را هموار میسازد.
"انرژی پایدار، راندمان حداکثری؛ تخصص نورآسا در فتوولتائیک"